دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش نود و دوم و پایانی لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

tyro: بی تجربه، نو آموز، مبتدی، تازه کار.
sophistry: مغلطه، سفسطه.
factitious: ساختگی، مصنوعی.
incomium: ستایش، مدح، ثنا، تمجید.
ofloquy: فحش، نا سزا، بی حرمتی، رسوایی.
hyperbole: مبالغه، اغراق.
munificent: بخشنده، سخاوت مند.
prevarication: طفره، دو پهلو گویی.
charisma: جذبه، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش نود و یکم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

ascertain: پی بردن به، دریافتن.
dormant: مسکوت، خوابیده، خاموش، غیر فعال.
burgeoned: شکوفا شدن، رونق گرفتن.
potentate: حاکم، پادشاه، فرمانروای مطلق.
disseminate: منتشر کردن،، اشاعه دادن.
derive: مشتق شدن، سرچشمه گرفتن.
prerogative: حق قانونی، اختیار ویژه.
nepotism: پارتی بازی، تبار …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش نودم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

taut: محکم، مضطرب، گرفته.
livid: کبود، عصبانی، بر افروخته.
martinet: مقرراتی، سختگیر.
yen: آرزو، علاقه.
bagatelle: ناقابل، کم ارزش، جزئی.
callow: خام، بی تجربه، چشم و گوش بسته.
appalled: متنفر، شکه، بیزار، منزجر.
penchant: رغبت، علاقه ی شدید، تمایل.
decapitate: …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و نهم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

wistful: مشتاق، حسرت وار آرزومند.
raiment: جامه، تنپوش، پوشاک، لباس.
brigand: راهزن، سارق.
corpulent: چاق، فربه، هیکلی.
rail: سرزنش کردن، نکوهش کردن.
raconteur: قصه گوی، راوی.
sullen: عبوس، بد اخم، بد عنق.
rift: اختلاف، نفاق، دو دستگی.
emissary: پیک،، قاصد، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و هشتم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

reputed: مشهور، معروف، معقول.
frail: شکننده، کم بنیه، ضعیف، ظریف.
potent: مقتدر، محکم، مؤثر، قوی.
excoriate: ملامت کردن، سرزنش کردن.
devout: دیندار، متعهد، متدین.
diminutive: ریز نقش، کوچولو، کوچک و جمع و جور.
profuse: فراوان، انبوه، بسیار.
dulcet: گوشنواز، دلنشین.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و هفتم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

nullify: بی اثر کردن، بی نتیجه گذاشتن.
deluge: سیل زده کردن، زیر آب بردن.
futility: بدون هیچ سودی، کوشش بیهوده.
carnage: خونریزی، قتل عام.
technology: فنآوری.
libel: افترا، بهتان، توهین.
defamatory: افترا آمیز، رسوا کننده.
plaintiff: مدعی، شاکی، خواهان.
canard: …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و ششم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

largess: بذل و بخشش، سخاوت، انعام.
criterion: ملاک، معیار.
repent: پشیمان شدن، افسوس خوردن.
mollify: آرام کردن، فرو نشاندن.
mercenary: پولی، مالی، پولکی، هر چیزی مربوط به پول.
pariah: آدم منفور، مطرود.
aloof: منزوی.
pragmatic: عملی، عمل گرایانه.
vestige: نشان، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و پنجم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

roster: جدول نوبت، فهرست، لیست.
stunted: باز داشتن، مانع شدن.
atrophy: تحلیل رفتن، لاغر شدن.
maim: معلول کردن، علیل کردن.
ameliorate: اصلاح کردن، بهبود بخشیدن.
cynic: آدم بدبین، منفی.
unctuous: متملق، چاپلوسانه، متملقانه.
benevolent: نیک خواه، خیر اندیش.
subservient: چاپلوسانه، …

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و چهارم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

qualm: دل نگرانی، دغدغه ی خاطر، عذاب وجدان.
expurgate: سانسور کردن، پیراستن.
begrudge: دریغ کردن.
artless: صاف و صادق، ناشیانه.
gratuity: انعام، پاداش.
manifest: آشکار، واضح، روشن، بدیهی.
delve: کاوش کردن، بررسی کردن، تحقیق کردن.
capricious: دمدمی مزاج، هوس باز.…

دسته‌ها
انگلیسی لغات 1100 واژه واژگان

بخش هشتاد و سوم لغات ۱۱۰۰ واژه ی ضروری که باید بدانیم

quandary: سردرگمی، تردید، شک.
callous: بی عاطفه، بی احساس، سنگدل، بیرحم.
expedient: مناسب، مقتضی، مصلحت آمیز.
negligible: بی اهمیت، ناچیز، قابل اغماض.
blase: دلزده، بی اعتنا، بی تفاوت.
ennui: خستگی، ملال، بی حوصلگی، پوچی.
comely: جذاب، قشنگ.
frenetic: پر هیجان، …